مامان منتظر

سلام آجی خوبم . سلام مهربونم . سلام عزیزم .  چرا  آخه چرا اینهمه غصه میخوری . چرا اینهمه ناراحتی . چرا این همه درد تو دلت داری قشنگم  بسپارش به خدای خودت . میدونم که یه روزی بالاخره جواب اینهمه غصتو بهت میده و خوشحالت میکنه عزیزم  تو که میدونی خیلی برام عزیزی و خیلی دوست دارم پس چرا با خودت این کارا رو میکنی . با هر غصه خوردن و اشک ریختن تو من هزار بار دلم میشکنه و میمیرم .  پس چرا با خودت این کارارو میکنی . این اشکهای مثل جواهر و مرواریدتو الکی هدر نده لطفا ... دل نازک شدی خوشگلم به خاطر همین روی کارای دیگران حساس شدی و دلت میگره از رفتاراشون . به هیچ کس کاری نداشته باش و به رفتاراشون توجهی نکن .  به زندگی خوبی که داری فکر کن . به شوهر مهربونی که داری فکر کن . به آینده ی خوبی که در انتظارته فکر کن  عزیزم . بخدا منم با غصه خوردن تو غصه میخورم و از خودم شرمنده که هیچ کاری برای شاد کردنت از دستم برنمیاد تا بتونم غصه هاتو کمتر کنم . دردتو سبکتر کنم . پس ناراحت نشو آجی عزیز تر از جانم . . اگه شوهرت . همنفست چیزی بهت میگه میخواد که اینقدر غصه نخوری . ناراحت نباشی .  همه ی ماها نگران مامان منتظر ...

سلام عروسکم خوبی مامانی ؟؟ اومدم وبتو آپ کنم و خاله فریما غافلگیرم کرد. الهی من قربون تو خواهر مهربونم که اینقدر فکر منی و هوامو داری،مرسی خواهری عاشقتم از این روزا واست بگم که الان چهارروزه مامانی قرصاشو به دستور خانم دکتر مهربونت شروع کرده. قرصا رو که میخورم یکمی حالمو بد میکنه ولی واسه اومدن شما هرکاری میکنم اینکه چیزی نیست همه این روزا حواسشون به من هست و یه جورایی میخوان منو سرگرم کنن که استرس نداشته باشم و به چیزای منفی فکر نکنم. از شب اولی که اینماه پری خانم اومد مامانی همه ی اهنگاهی غمگین داخل گوشیشو پاک کرد تا صبح تا شب آهنگ نذارم و گریه کنم. بابایی هم کی خیلی خیلی حواسش به منه حتی امروز که کوار کار داشت و نیست کلی به مامان جون سفارش کرده که شمیم رو ببرید خونه پیش خودتون نذارید تنها بمونه. عزیزم مامانی واسه اومدن شما داره همه چی میخوره حتی چیزایی که حاضر بودم بمیرم ولی نخورمشون یکی از این چیزا عسله ، وای نمیدونی که چقدر از عسل متنفر بودم  در تمام مدت زندگیم فقط یکبار خورده بودم  اونم روز عقد منو بابایی بود. ولی این روزا کارم شده عسل و دارچین خوردن. اینم صبحانه ی اینروزای منو مامان منتظر ...